یک ماه پیش بود که رفته بودم مریوان، منطقه اورامانات، یک بهشت به تمام معنا! شنیده بودم روستایی وجود داره به اسم هانی گرمله که نصفش توی خاک ایرانه و نصفش توی خاک عراق! نمیذاشتن ادم عادی بره داخل روستا. چند سالی بود که برام جالب بود بدونم واقعا مردم این روستا چه حسی نسبت به مرز دارن؟ فکرش رو بکنید یک جوی آب مرز ایران و عراقه او احتمال داره خونه عموت داخل ایران باشه و خونه خالت داخل خاک عراق! شخصیت همیشه کنجکاوم مجبورم کرد که از مردم منطقه بپرسم مرز یعنی چی!
به نظرم تاریخ نسل ما رو به دو قسمت تقسیم کنن بهتره! سالهای قبل از کرونا و سالهای بعد از کرونا! مفاهیم بشری بعد از این اتفاق نحس به کلی عوض میشه! فکرش رو بکنید دنیا به سمتی بره که نتونیم همدیگه رو در اغوش بکشیم و بترسیم از مرگ و مبتلا شدن! ادم هایی که سابقا هر کدوم رو نمادی میدونستیم و یکی مهربون بود و یکی خوشحال و حالا هرکدوم بمب متحرکی شدن برای کشتن نفر دیگه! قضیه رو ساده نگیرید، من نگران مرگ نسل بشر نیستم، نگران تغییر مفاهیمم.
درباره این سایت